loading...
مدرسه تاریخ
واعظی بازدید : 87 جمعه 23 خرداد 1393 نظرات (0)
گل گولوم رحم ائله سن قلبیمی هیجران یارالار آیریلیق آتشینه یار بو کونول گونده یانار عشقیمیز سالدی منی باخ نه یامان گونلره یار اولموشام بیر دلی کی فیکری ائله سنده قالار اوره ییم بیر تیکه دیر گول اوزونه نازلی نیگار ائله سنسیزله میشم من کی گؤزومدن سئل آخار بو کونول آیریلا بیلمز چون کی عشقینده یاشار سن کی گئتدین گونو گوندن منه دونیا دارالار هامیسین قوی کینارا بونلارین ای وارلی باهار حسرتیندیر کی منیم اینجه جانیمدانجان آلار نه اولار ای اولو تانری اولاسان معجزه کار یوخ اولا غملی سبب کی یاری مندن آرالار
واعظی بازدید : 207 جمعه 16 خرداد 1393 نظرات (0)

 

 مجسمه ابوالهل


تاریخ ما:ابوالهول غول افسانه‌های مصر باستان و اسطوره اُدیپ، مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیر، مزیّن به بال‌های عقاب و دارای کله‌ای شبیه سر زنان است. این موجود افسانه‌ای کسانی را که موفق به حل معمّای او نمی‌شدند می‌کشت و در نظر مصریان باستان مظهر آفتاب محسوب می‌شد، ابوالهول بزرگ که در مصر قرار دارد از صخره‌ای تراشیده شده است و ۲۰ متر ارتفاع و ۷۰ متر طول دارد.

مصریان قدیم می پنداشتند که وقتی کسی می میرد باید از بدن او نگهداری کرد تا روحش بتواند به زندگی پس از مرگ ادامه دهد. ازهمین رو اندام های داخلی بدن مردگان مانند قلب وکلیه و کبدو… را از بدن خارج می کردند وآن را با روشی مخصوص به نمک آغشته می کردند. سپس بدن را با پارچه های کتانی نوار پیچ می کردند بدین ترتیب بدن مرده مومیایی می شد. عاقبت شده به همراه لباس و غذا و وسایل دفایی مورد نیاز او به خاک سپرده می شود.یال هرم خفو ٢٣٠متراست ومساحت قاعده ی آن بزرگتر از مساحت نه زمین فوتبال است.
بعد از کشف جسد خفو در زیر هرم او یک کشتی پیدا شد که برای رد شدن خفو از رود نیل قرارداده شده بود.

اسرارآمیز بودن ابوالهول احتمالأ در ارتباط با تعهد و ادای سوگند هنرمندان و خالقین اساطیر است که بر اساس آن موظف به‌حفظ اسرار و رموز عقاید و اندیشه‌های فرهنگی و عرفانی آثار خود بوده‌اند. این موجود افسانه‌ای بیش از هر پدیده دیگری در ادبیات و فرهنگ، اقتدار اسطوره‌ای خود را تثبیت نموده و به نماد اعلی و عمیق علم و دانائی و هم به نمودی از هلاک و نیستی شهرت یافته‌است. بسیاری از هنرپیشگان زن سینمای قرن بیستم که اسرارآمیز، شهوانی، حیله‌گر و مرموز بوده‌اند با ابوالهول مصری واقع در جیزه تشبیه شده‌اند.همچنین گفتی است که این بنا بزرگترین بنای تاریخی مصر است. برخی از نجوم شناسان و باستان شناسان باتوجه به قدمت ابوالهول معتقد هستند که این بنا نمی‌تواند ساخته دست بشر باشد چرا که در آن زمان تمدن آنچنان هم پیشرفته نبوده که مردم بتوانند یک چنین چیز غول پیکری را بسازند بنابراین آنان ساخت این بنا را به موجودات فرازمینی نسبت میدهند.

ابوالهول (یا اسفنکس از کلمه (به لاتین: اسفینکس) و (به یونانی: اسفیگس می‌باشد) هیکل عظیم اساطیری که هنرمندان مصری و به تقلید آنان هنرمندان یونانی به کرات مجسم ساخته‌اند. ابوالهول نام حیوان موهومی است که در مصر و یونان باستانی به‌هیاکل مختلف مجسم می‌کردند. در مصر اسفنکس را به‌شکل شیری نقش می‌کردند که سر او به‌صورت سر دختری بود. محتملأ این هیاکل را به قصد تعظیم و تکریم نیت که به زعم مصری‌ها الهه حکمت و دانش بود برپا می‌کردند. در خرابه‌های بلاد باستانی مصر ابولهول‌های بسیار مشاهده می‌شود که از یک پارچه سنگ ساخته شده و از همه بزرگ‌تر را ابوالهول خوانند که در بین دو هرم واقع شده و تنه این هیکل در زیر ریگ‌ها مدفون و پوشیده‌بوده است و فقط سینه و سر او خارج از ریگ مشاهده شد که بیست و هشت متر ارتفاع دارد. که بعداً از زیر شن خارج شد.در مورد علت نامگذاری این احتمال قابل مطالعه طرح شده که ابولهول عربی شده آپولو Apollo است. آپولو،در افسانه های کهن جوانترین فرزند زئوس و برادر دوقلوی آرتمیس بود. او خدای آفتاب و زیبایی، شعر و موسیقی، نور است

ابوالهول مجسمه ای است بسیار بزرگ که در صحرای مصر در هشت کیلومتری قاهره قرار دارد . این مجسمه ی غول پیکر همچون یک نگهبان در برابر اهرام سه گانه در جیزه ایستاده است. ابوالهول یک هیولای سنگی است که سری شبیه انسان دارد اما اندامش شبیه شیری است که بر زمین نشسته و پنجه هایش را جلو گذاشته است .

تراش اندام این مجسمه بطور ناهموار صورت گرفته ولی تراش سر سنگی آن به دقت انجام گرفته است. «ابوالهول» دارای چشمان مرموزی است و تا به حال کسی نتوانسته معنای نگاه این چشمها را درک و بیان کند . چشمان او با وقار خاصی به افق صحرا خیره مانده است.

بلندی پیکره ی ابوالهول ۱۸متر و درازای سطح قاعده اش نیز حدود ۵۸ متر است . گمان می رود که عمر این مجسمه دست کم ۵۰۰۰ سال باشد.

 یونانیان برای «ابوالهول» افسانه ای ساخته می گویند:

ابوالهول برفراز سنگی بزرگ زندگی می کرد و برای هر رهگذر ی معمایی طرح می کرد. آنگاه کسی که نمی توانست پاسخ او را گوید به دست او کشته می شد.

معمای ابوالهول این بود که می پرسید:

((آن چیست که صبحگاهان با چهار پا راه می رود ظهر با دو پا ولی در شامگاه به سه پا حرکت می کند؟))

تنها کسی که توانست جواب این معما را درست بدهد شخصی به نام اودیپ بود به ابوالهول گفت:

« مقصود تو از این معما انسان است زیرا او در کودکی که صبح زندگی به شمار می رود روی چهار دست وپا راه می رود .وقتیکه بزرگ شد ایستاده یعنی با دو پا گام بر می دارد . اما در زمان پیری که شامگاه زندگی است از عصا کمک می گیرد و در نتیجه با سه پا حرکت می کند

چون پاسخ «اودیپ» صحیح بود ابوالهول از شدت خشم خود را از فراز صخره به زیر افکند و جان از کف بداد.

منبع  :

تاریخ ما

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 239
  • بازدید کلی : 6,487